شک‌گرایی وجهی ون اینواگن و گسترۀ معرفت وجهی

author

Abstract:

یک ایدۀ بسیار معروف در معرفت‌شناسی امکان این است که تخیل‌پذیری یک گزاره، راهنمای خوبی برای امکان آن است. یبلو (1993) مدلی برای توجیه باورهای وجهی ارائه کرده است که بنابر آن تخیل­پذیری یک گزاره، شاهدی بر امکان آن است. ون اینواگن (1998) بر این باور است که هر کسی که مدل یبلو را بپذیرد باید موضع او، شک گراییِ وجهی را بپذیرد. ون اینواگن برای اینکه برای موضع خود استدلال کند، وضعیت وجهی گزارة «آهن شفاف وجود دارد» را بنابر مدل یبلو بررسی­می­کند و ادعا­می­کند وضعیت وجهی این گزاره تصمیم­ناپذیر است؛ یعنی ما نمی­توانیم باور موجه داشته باشیم که ممکن است آهن شفاف وجود داشته باشد.به نظر می­رسد پذیرش دیدگاه ون اینواگن دربارۀ وضعیت وجهی گزارة آهن شفاف وجود دارد و توسعه و تعمیم آن، می­تواند مدل یبلو (1993) در توجیه باورهای وجهی را با مشکلی جدی مواجه کند. به این صورت که اگر تحلیل ون اینواگن دربارۀ وضعیت وجهی گزاره آهن شفاف وجود دارد را بپذیریم، باید گزاره­های شهوداً ممکن را هم بنابر مدل یبلو تصمیم­ناپذیر بدانیم. از سوی دیگر این امر کاملاً پذیرفتنی است که باورِ ما به امکانِ برخی از گزاره­های شهوداً ممکن، موجه است: یعنی چنین گزاره­هایی تصمیم­ناپذیر نیستند. بنابراین مدل یبلو نادرست است. در این مقاله نشان می­دهم که این استدلال در نشان دادنِ نادرستی مدل یبلو موفق نیست؛ یعنی برخلاف آنچه در ابتدا به نظر می­رسید می­توانیم هم مدل یبلو برای توجیه باورهای وجهی و هم نظر ون­اینواگن دربارۀ وضعیت وجهی گزاره­های مثل آهن شفاف وجود دارد را بپذیریم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تصور، امکان مفهومی و معرفت وجهی؛ نقدی به مدل ایچیکاوا و جارویس برای کسب معرفت وجهی

در این مقاله مدل پیشنهادی ایچیکاوا و جارویس (2011) برای تبیین کسب معرفت وجهی (یا امکان کسب چنین معرفتی) با استفاده از تصور را بررسی کرده­ام. ایچیکاوا و جارویس پس از تعریفِ مفهوم «تصور منسجم» ادعا می­کنند که با تصور منسجم، گرچه به امکان متافیزیکی نمی­رسیم اما به نوع دیگری از امکان، یعنی امکان مفهومی دست می­یابیم. ایشان در توضیح این­که چه گزاره­ای ممکن مفهومی است از انگاره «استلزام مفهومی» استفاده...

full text

تصور گزاره ای و توجیه باورهای وجهی

در این مقاله مدل توجیهی را که گیرسون در مقاله «تخیل­پذیری و توجیهِ وجهیِ الغاءپذیر» (2005) برای توجیهِ باورهای وجهی ارائه می­کند بررسی می­کنم. مدل توجیه پیشنهادی گیرسون مبتنی بر تخیل­پذیری است. گیرسون تخیل­پذیری را بر اساسِ تصور تحلیل می­کند. گیرسون با پذیرشِ شباهت­هایِ برخی از مولفه­های شرح­اش با مدل یبلو (1993)، ادعا می­کند که از چند جهت بحث را پیش برده است. یکی از این پیشرفت­ها از نظر گیرسون این ا...

full text

نظریه هندسه چند وجهی سوره‌های قرآن

وجود انسجام حاکم بر اجزای سوره، چندی است مورد توجه قرآن پژوهان مسلمان در بین شیعه و اهل تسنن قرار گرفته است. از این نظریه به وحدت موضوعی سوره و یا هندسه سوره تعبیر می‌شود و نسبت به آن فواید و ثمراتی نیز شمرده شده است. با رجوع به قرآن و باز خوانی مجدد دیدگاه قرآن نسبت به خود می‌توان به نظریه ساختار چند بعدی سوره‌های قرآن  رسید. قرآن خود را پیچیده‌تر از این می‌داند که در سوره‌های آن تنها یک موضو...

full text

اهداف درمان در روان درمانی چهار وجهی

هر روان درمانگری در کار خود خواه ناخواه از نظریه ی خاصی پیروی می‌کند. هر مشاور و روان درمانگری باید سرانجام به نقطه نظری متوسل شود. استفاده از نظریه‌های علمی در روان درمانی فرآیند تغییر رفتار و بهبود مشکلات افراد را سرعت می‌بخشد و از هدر رفتن نیروها جلوگیری می‌کند. معمولا نظریه های مختلف روان درمانی، اهداف درمانی خود را به صورتی ارایه می دهد که شباهت ها و یکتایی آنها را نسبت به نظریه های درمانی...

full text

فعل‌های کمکی وجهی در کردی سورانی

در کنار زمان دستوری و نمود، وجه­نمایی از مفاهیم اصلی معناشناسی گزاره است که توسط دستۀ بزرگی از ابزارهای زبانی بیان می­شود، اما هر زبانی، با توجه به ویژگی­های خود، دست به انتخاب تعدادی از این اقلام زبانی می­زند. زبان مورد مطالعۀ این تحقیق کردی سورانی است و ابزار زبانی مورد مطالعۀ آن افعال کمکی وجهی در این زبان است که عبارتند از ʔeše ’باید/شاید‘، bu:in ’شدن‘و twanin ’توانستن‘. با توجه به نقش­گذر ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 14  issue 54

pages  7- 31

publication date 2018-09-01

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023